بدون عنوان
السانای عزیزم 21ماه از آمدن تو به این دنیای(نمیدونم چی بگم پرازقشنگی یا زشتی پرازدروغ یا راستی...)بهرحال میگذرد.عزیزدلم وقتی میخندی لبهای تو همچون غنچه باز میشوند و چشمانت برق میزنند لبهایت همیشه خندان است حتی در سخت ترین لحظات.
چشمانت وقتی بچه ها رامی بیند میدرخشد ومهربانی از صورت نازه تو پیداست.
چقدرتو مهربونی دختره گلم که به همه لبخند هدیه می دهی.
راستش وقتی یه ماه پیش تونستی تعادلت رو حفظ کنی وخودت به تنهایی راه بری انگار دنیا از آن من شد بود نمیدونی چقدر اشک شوق ریختم وخدارو شکر کردم...
نفس مامان امیدوارم همیشه سالم وتندرست روی پاهات بایستی وبا شیرین زبونی منو از خوشحالی به اوج آسمونا ببری.
خییییییییییییییییییییییییییلی دوستت دارم عروسکم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی